هیچ کس تنهاییم را حس نکرد سایه ام امشب زه تنهایی مرا همراه نیست گر در این خلوت بمیرم هیچ کس آگاه نیست من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست.
| ||
|
گاهی نفس به تیزی شمشیر میخرد از هر چه زندگیست دلت سیر میشود کاری ندارم از که کجایی چه میکنی بی عشق سرمکن که دلت پیر میشود . . شاید در های رابطه بسته باشد اما از دیوار دلت بالا میروم . . پشتیبانی ام سجده گاه لب هایت چشمانم میعادکاه قدم هایت دستانم تکیه گاه خستگیهات و قلبم حریم دلتنگیهات تمتم این ها ارزانی نیم نگاهت! . . به تابستانی چنین گرم لب های تو اعجاز ناب بهارند حریم داغ مخبت و مهر گل سرخی شکفته بر مفرشی از بلور . . سنگ است دلی که نیست در سنگر عشق . . ای عشق همه بهانه از توست من خاموشم این ترانه از توست . . نفسم میگیره توی هوایی که نفس های تو نیست... . . دوباره فال حافظ میگیرم دوباره توی فالمی همیشه در خیالمی اگر چه بی خیالمی . . غزل غزل بهیاد تو قدم قدم فدای تو نفس نفس برای تو منم همش به یاد تو . . دلگیرم از تمام الفبای بی کسی به خصوص این 5 حرف: ف ا ص ل ه . . من ماندمو 16 جلد لغت نامه که هیچکدام از واژه هایش مترادف دلتنگی نمیشود...!! کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد درد دارد... . . بیخیال است...خیلی بیخیال...همان کسی که... تمام خیال من است...! . . درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را مینویسم ... دیگران یاد عشقشان میفتند... اما تو بی خیالی!!! . . حواسم را هر جا که پرت می کنم باز کنار تو میفتد . . هستم هنوز هستم نفس می کشم راه میروم کار می کنم نگاه میکنم می خندم می گریو... دلم اما... در دلم دیگر خبری نیست!! من همان ادم همیشگی ام فقط خدمات پس از فروش تمام شدخ است!!! . . گفتم بیا. . . گفت پاهایم یخ زده! ومن به پایش سوختم! گرم شد . . . رفت به سوی دیگری. . . . . و میسازی دیوار به دیوار... مرا که روزی باز ویرانش میکنند... اجر به اجر...!!! . . چه فرقی می کند دی باشد یا بهمن بهار خودت باش بگذار جهان هم زمستان خودش باشد... . .
مـن .. . . معـــامله مـــا کمـــي بــا بي انصافـــي بـــود...!
من به خاطره عــــــشقت بهت تـــنمـــو دادم..
تو به خاطره تنـــم بهـــم عـــشقتـــو دادي،
هـــر دو بـــه خواستمـــون رسيـــديم
حـالا مــن موندمـــ و تنـــــي بدونه عـــشق..!!
اين ِ شروعه يـــه هـــرزگــي و پــــايـــان داستـــان امــــروزمـــون ...
.
.
زمان چقدر سریع می گذرد و ما چقدر آسوده خاطر به امید فردایی می نشینیم که دقیقا
مثل دیروز است . .
.
بخدا غنچه شادی بودم ، دست عشق آمد و از شاخم چید ، شعله ی آه شدم صد افسوس ، که
لبم باز بر آن لب نرسید .
.
.
دل نیست این دلی که بمن دادی ، در خون تپیده ، آه ، رهایش کن ، یا خالی از هوی و
هوس دارش ، یا پای مهر و وفایش کن
.
.
آه ، هرگز گمان مبر که دلم با زبانم رفیق و همراه است ، هر چه گفتم دروغ بود ، کی
تو را گفتم آنچه دلخواهست . .
.
مــــــرا کــه هیــچ مقصـــدی بــه نامـــــم ..
و هیــــچ چشمــــی در انتظــــارمـ نیسـت را ! ببخشیـد ! کــه بـا بـودنـــمـ تـــــرافیـک کــــــرده امـ !! .
.
بالاتر از سیاهی هم “رنگ” هست …
مثل رنگ این روزهای من ! .
.
یکی از بهترین حس ها اینه که ازش جداشی و وقتی برمیگردی خونه دستات هنوز بوی عطر اونو میده..!!! . . |___♥__|_:!””-., نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin] |